ذهن آگاهی چیست؟
ذهن آگاهی چیست؟
در دهۀ اخیر، انفجاری از علاقه نسبت به موضوع ذهن آگاهی به وجود آمده است، و الان اتفاقاً مسأله اینجاست که مردم فکر می کنند که دقیقاً معنای آن را می دانند، در حالی که واقعاً نمی دانند! به عنوان مثال، بسیاری از افراد فکر می کنند یک مدلی از مراقبه و مدیتیشن است، یا ریلکسیشن (آرام سازی بدنی)، یا تفکر مثبت است، و یا شاید یک تمرین مذهبی/معنوی، و یا شاید از مکتب بودیسم آمده، درحالیکه هیچکدام از این مواردی که ذکر شد، درست و دقیق نیست. بهتر است روشن کنیم که ذهن آگاهی دقیقاً چیست!
می توانیم بگوییم «ذهن آگاهی» مجموعه ای از ابزارهای روانشناختی است که سلامت، بهزیستی و کیفیت زندگی شما را ارتقا می دهد. ابزارهای مختلف بسیاری درون این مجموعه وجود دارند که هر کدام هدف مجزایی دارند.
- ابزارهایی وجود دارند که به شما در "تمرکز" و "انعطاف در توجه" کمک می کنند، اینکه توجهتان را روی فعالیتی آگاهانه بگذارید، و این کار را با شش دانگ حواستان انجام دهید.
- بخش دیگری از ابزارها هستند که به شما در "فاصله گرفتن" و "جدا شدن" از افکار آزاردهنده و ناکارآمدتان کمک می کنند.
- بخش دیگری از فعالیت ها به شما کمک می کنند که فضایی برای هیجاناتِ دردآورتان باز کنید و به آنها اجازه بدهید که از شما گذر کنند.
- قسمت دیگری از مهارتها شما را قادر می سازند که لذت ببرید، قدردان لحظاتتان باشید و میزان رضایتتان از فعالیتهای لذت بخش را افزایش بدهید.
تمامی این مهارتهای مختلف یک عامل مشترک دارند: همۀ آنها توجه را در مسیر خاصی هدایت می کنند، همراه با نگرشی توأم با گشودگی، کنجکاوی، و انعطاف پذيرى.
"انعطاف پذیری" یعنی بتوانیم توجهمان را به هر جایی که به حالمان مفیدتر و سودمندتر است، متمرکز کنیم. این نقطۀ مفید و سودمند ممکن است در جهان درونی مان یعنی افکار و احساساتمان باشد، یا شاید در دنیای بیرونی باشد که از طریق حواس پنجگانه مان آن را ادراک می کنیم، همچنین ممکن است "توجه باریکمان" را درگیر خود کند، و یا "توجه گستردۀ مان" را. فرقی نمی کند روی چه چیزی تمرکز کنیم، افکار و احساساتمان، کلمات و اقداماتمان، یا جهان پیرامونمان! هدف ما این است که این کار را با گشودگی و کنجکاوی نسبت به همۀ آنچه توجه می کنیم، انجام دهیم.
پس ما می توانیم «ذهن آگاهی» را این طور تعریف کنیم: "مجموعه ای از مهارتهای روانشناختی که زندگی را غنی می کنند، و شامل توجهِ توأم با گشودگی، کنجکاوی و انعطاف پذیری است.
هفت عنصر اساسی در ذهن آگاهی وجود دارد که در زیر به آن اشاره شده است:
"انعطاف پذیری" یعنی بتوانیم توجهمان را به هر جایی که به حالمان مفیدتر و سودمندتر است، متمرکز کنیم. این نقطۀ مفید و سودمند ممکن است در جهان درونی مان یعنی افکار و احساساتمان باشد، یا شاید در دنیای بیرونی باشد که از طریق حواس پنجگانه مان آن را ادراک می کنیم، همچنین ممکن است "توجه باریکمان" را درگیر خود کند، و یا "توجه گستردۀ مان" را. فرقی نمی کند روی چه چیزی تمرکز کنیم، افکار و احساساتمان، کلمات و اقداماتمان، یا جهان پیرامونمان! هدف ما این است که این کار را با گشودگی و کنجکاوی نسبت به همۀ آنچه توجه می کنیم، انجام دهیم.
پس ما می توانیم «ذهن آگاهی» را این طور تعریف کنیم: "مجموعه ای از مهارتهای روانشناختی که زندگی را غنی می کنند، و شامل توجهِ توأم با گشودگی، کنجکاوی و انعطاف پذیری است.
هفت عنصر اساسی در ذهن آگاهی وجود دارد که در زیر به آن اشاره شده است:
- :بی قضاوتی: یعنی بدون پیشداوری و حذف و تأیید با زندگی برخورد کنیم و بخش نهفتهی درستی و نادرستی اتفاقات درون و بیرون خود را نظاره کنیم.
- صبور بودن :یعنی حوصلەداشتن، شکیبا بودن و حق دادن به اتفاقات برای اینکه در زمان مناسب خودشان رخ دهند.
- داشتن ذهنی باز :یعنی درک همه چیز، همانگونه که هستند. یعنی تقسیم نکردن ذهن به سیاه و سفید. یعنی آمادگی کامل درونی داشتن برای روبرو شدن با واقعیتهای زندگی بی کم و کاست، همانگونه که هستند.
- اطمینان داشتن :یعنی مطمئن بودن به اینکه توانایی«ذهنآگاه»شدن در وجود همەی آدمها هست و هر انسانی میتواند این شکل متفاوت بیداری و هشیاری را در تمام لحظات زندگیاش حفظ کند. یعنی یقین داشتن که درستترین شیوەی زندگی، ذهنآگاهی است.
- اصالت بخشیدن به بودن به جای سرگرم کاری شدن :یعنی به جای فرار از لحظەی الان و مشغول ساختن عمدی خود به انجام یک کار (و چه بسا کارهای بیفایده)، بپذیریم که «بودن» و «حضور ذهن داشتن» در لحظەی «اکنون»، بسیار ارزشمندتر از انجام هر کار دیگری است.
- پذیرفتن واقعیتهای زندگی در هر لحظه :به این شکل که اوضاع و اتفاقات و شرایط زندگی خود را همینطوری که واقعاً هست بپذیریم و آنها را انکار نکنیم. در حقیقت با دیدن واقعیت به همین شکلی که هست خود را برای تغییر و اصلاح آن به شکل درست آماده میکنیم.
- دلبسته نبودن و رها کردن :یعنی خود را با هیچ چیز دیگری در این عالم یکی ندانستن و اسیر و دلبسته نبودن به هیچ چیز!
اگر این هفت عنصر کلیدی در وجود یک شخص پیدا شود، آن شخص را میتوان یک فرد ذهنآگاه دانست و به محض اینکه یکی از این عناصر از وجود شخص دور شود او از حالت ذهنآگاهی دور میشود. حال فرقی نمیکند که آن شخص پنجاه سال تمرین ذهنآگاهی کرده باشد یا پنج دقیقه. مهم این است که اگر میخواهیم ذهنآگاه باشیم باید همیشه این عناصر کلیدی را در روحیه و شخصیت خود حفظ کنیم و آنها را شناسایی و تقویت نماییم.
نویسنده: دکتر راس هریسگردآورنده: افسانه امیری- کارشناس ارشد روانشناسی بالینی