حسادت در کودکان
حسادت يک پاسخ بهنجار عاطفي است که در نتيجه از دست دادن دوستي کسي يا احتمال و يا تصور آن ظاهر مي شود
. حسادت هميشه متوجه اشخاص است، در صورتي که هدف خشم شايد اشيا ، اشخاص و حتي خود شخص خشمگين باشد
. پاسخ هاي ناشي از حسادت گاهي با پاسخ هاي خشم شباهت زياد دارند
. گاهي نيز به علت حرکات ناشي از حسادت نمي توان پي برد
. حسادت غالبا با ترس و خشم مي آميزد
. کسي که دچار حسادت مي شود، در روابط خود با شخص محبوب ، اطمينان خاطر را از کف مي دهد و بيمناک است که مباد دوستش به او بي مهري کند
. محرک هاي حسادت و پاسخ هاي عاطفي ناشي از آن به ترتيب شخص حسود و طرز رفتار ديگران با او بستگي دارد
. حسادت به هر صورت که ظاهر شود، شخص را ناشاد مي سازد و سازگاري او صدمات بزرگ و يا اندک وارد مي کند
. کسي که در کودکي گرفتار حسادت باشد، هم در اين دوره و شايد هم در تمام عمر به مردم و جهان با نظر حسادت و بدبيني نگاه کند
.
منشا محرک هاي حسادت را بايد هميشه در روابط اجتماعي و مخصوصا در وجود اشخاص جستجو کرد
. محرک حسادت اطفال ، پدر و مادر يا کسي است که از او مواظبت مي کند
. بچه به سبب نياز بيشتري که به محبت و توجه اطرافيان دارد، با طفل ديگر در رقابت مي افتد
. از تحقيقاتي که درباره حسادت اطفال در درمانگاه هاي روان شناسي صورت گرفته است، معلوم مي شود که حسادت يک عاطفه بسيار عمومي است که معمولا با تولد خواهر يا برادر در اطفال بين سنين ۲ و ۵ ايجاد مي شود
. در اين باره نخستين فرزند بيشتر صادق است
. چه او مدت ها تمام محبت و مواظبت پدر و مادر را به خود اختصاص داده است و تولد بچه دوم اين فرصت را از او مي گيرد و اين موجب تحريک حسادت او به بچه دوم مي شود
. از جمله اقداماتي که براي جلوگيري از حسادت بچه معمول است، اين است که مي کوشند او را براي پذيرفتن نوزادي که در پي است آماده سازند
. ولي از اين کار نتيجه شاياني گرفته نشده است
. زيرا طفل کوچک نمي تواند ماهيت چنين واقعه اي را خوب درک کند
. حسادت گاهي ثمره تفاوت سني ميان فرزندان يک خانواده است
. بچه خردسال به هر مزايايي که طفل بزرگ از آنها برخوردار است، حسادت مي ورزد و بچه بزرگتر از محبت و مواظبتي که به بچه کوچکتر مي شود بدش مي آيد
. تبعيض پدر و مادر و علت ديگر حسادت کودکان است
. والدين بدون اينکه آگاه باشند به فرزندان زيبا ، خونگرم و با استعداد بيشتر مهر مي ورزند و اين باعث حسادت فرزنداني مي شود که چيني نيستند
. والدين از آنجايي که ميل دارند بچه هايشان طبق موازين معيني پرورش يابند و بر کودکان ديگر پيشي گيرند، حدودي براي پيشرفت فرزندان خود قائل نمي شوند
. وقتي که اطفال نتوانند به اين حدود خود را برسانند خود را نالايق و گناهکار مي پندارند
. اين از يک طرف و از طرف ديگر سرزنش پدر و مادر و مقايسه ناپسندي که بين فرزندان و اطفال ديگر بعمل مي آورند، حسادت کودکان را نسبت به آنها بيشتر رفته اند برمي انگيزد
.
- حسادت کودک به پدر يا مادر
بسياري از بچه ها به يکي از والدين بخصوص به پدر حسادت مي ورزند
. در نتيجه تماس هميشگي که بچه با مادر خود دارد، ميل مالکيتي نسبت به او پيدا مي کند و چون مادر در حضور او به پدر محبت کند، حسوديش مي شود
. اگر ميان همسران تضاد باشد، فرزندي که از يک يا چند جهت به يکي شبيه است، هدف خشم و قصاص ديگري مي شود و طفلي که اينگونه مورد بي مهري واقع شده است، به خواهر و يا برادري که برخلاف خودش از محبت و نوازش برخوردار است، حسادت مي ورزد
. در حدود پنج و شش سالگي که علايق کودکان به خارج خانه گسترش مي يابد، حسادت در ميان افراد کمتر مي شود
. در عوض هم شاگردي ها مخصوصا آنها که به جهاتي به طفل برتري دارند، محسود واقع مي شوند
. اگر معلمي در کلاس يک يا چند نور چشمي داشته باشد و به مقايسه هاي ناپسند بچه ها بپردازد، آتش حسادت را دامن مي زند
. بيشتر بچه ها وقتي ببينيد که اطفال ديگر ، اشيا بيشتر و بزرگتر از ايشان را مالکند بر آنها حسادت مي خورند
. اگر کودک بازيچه اي در دست کودک ديگر ببيند که خود ندارد، احساس مي کند که به او ستم رفته است و دلش مي خواهد از همان بازيچه او نيز داشته باشد
. براي جلوگيري از حسادت در ميان خواهران و برادران دستور از هر چيز دو تا بي نتيجه است
. چه طفل بزرگتر فکر مي کند که چون بزرگتر است همش بايد مال او باشد و گرنه مي رنجد و حسود مي شود
.
حسادت با فشار عاطفي همراه است و به اشکال گوناگون ظاهر مي شود
. کودک حسود ممکن است
:
- با رقيب خود دشمني و بدرفتاري کند
- از شخص مورد علاقه دوري کند.▪
- از جمع ، گوشه گيري و تظاهر به بي اعتنايي کند. ▪
- به تعالي و برترسازي و به رقابت ابداعي يا خلاق بپردازد. ▪
اعمال طفل هميشه در همه موارد يکسان نيستند
. گاهي ممکن است، شخص مورد نظر را مورد حمله قرار دهد و گاهي در صدد جلب محبتش برآيد
. در هر صورت تشويق و عدم اعتماد از کليه اعمالش هويداست و چنين مي نمايد که مي خواهد شايستگي خود را به شخص مورد علاقه نشان دهد
. طفلي که خود را گرفتار رقيب مي بيند همه کوشش ها را بکار مي برد تا به هر طريقي اين مشکل را حل کند
. يک کودک چهار ساله را به خود جلب کند و گاهي با آنها تندي مي کرد و به نوزاد بد مي گفت و انگشت مي مکيد
. پاسخ هاي حسادت ، ممکن است تمام ذهن کودک را مدتي اشغال کند و يا اينکه در فواصل مختلف و فقط هنگام برخورد وضع حسادت انگيز ظاهر شود
.
ظاهرسازي حسادت به صورت مستقيم يا غير مستقيم
اطفال خردسال ممکن است حسادت خود را بطور مستقيم و غير مستقيم ظاهر سازند
- اعمال مستقيم شامل الفاظ خشن و حملات بدني است که گاهي زيان آور و خطرناک مي باشد.پاسخ هاي غيرمستقيم ، عبارتند از : بازگشت به رفتار دوره شيرخوارگي مانند جا تر کردن و انگشت مکيدن ،کوشش براي جلب توجه از طريق تظاهر به ترسهايي که پيشتر از او ديده نشده است، خواستن غذاهاي مخصوص ، شيطنت ، ايجاد خرابي ، ناسزاگويي و عيب جويي با تظاهر به بي نيازي از محبت و توجه اطرافيان، شکستن و خراب کردن بازيچه ها و در مقام خشم و انتقام و نيز ممکن است وضع تسليم آميخته به اندوه به خود بگيرد.
- پاسخ هاي غير مستقيم در مورد کودکان بزرگسال ، با اطفال خردسال سر به سر گذاشتن ، آزار اطفال کوچکتر و جانوران ، بين بچه نزاع انداختن ، خرابکاري ، ترشرويي و بدرفتاري ، حالت يک قهرمان مطلق به خود گرفتن ، در رويا فرو رفتن ، تکبر ، تظاهر ، تقلب و اداي کلمات رکيک از جمله اعمال غير مستقيمي هستند که معرف حسادت کودکان مي باشند. طفل حسود ممکن است يک شخص خودنما از آب در آيد. يا اينکه آدم خوبي بشود. اين بستگي دارد به اينکه تجارب و تلاش هاي کودک، وقتي که با حسادت دست به گريبان است او را به کدام سو بکشد.
مقدار و شدت حسادت در اطفال، متفاوت است و با عواملي از قبيل سن ، جنس ، هوش و رشد ذهني ، تعداد اطفال در يک خانواده و طرز رفتار والدين بخصوص رفتار مادر بستگي دارد
. حسادت اطفال در بين ۲ و ۴ سال و بار دوم در ايام بلوغ به شديدترين مرحله خود مي رسد از هر سه بچه حسود دو تاشان دخترند
. حسادت در ميان اطفال باهوشتر بيشتر است
. در روابط بين دختر و دختر بيشتر حسادت مشاهده شده است تا روابط بين پسر و پسر و دختر
. هر چه اطفال در يک خانواده کمتر باشد، حسادت در ميان آنها بيشتر است و غالبا نخستين فرزند خانواده بيشتر حسود مي شود
. غالب اوقات رفتار مادر است که حسادت اطفال را سبب مي شود
. مادري که بيش از حد به اطفال اظهار علاقه کند و مادراني که مقررات انظباطي خود ثبات و نظم ندارند، بيش از مادران معتدل و منظم حسادت فرزندان خود را باعث مي شوند
. هر قدر توجه و علاقه مادر به بچه کمتر باشد، بروز حسادت کمتراست.
گردآورنده: مرجان ترکی- کارشناس ارشد روانشناسی بالینی